منبع: اعتماد آنلاین
سحر آزاد– امیر راد، رئیس هیئتمدیره انجمن هنرمندان نقاش ایران و عضو شورای سیاستگذاری دوسالانه نقاشی، با اشاره به این نکته که وجه ممیزه دوسالانه نهم نقاشی شناسایی و نمایش جریانهای هنری و هدایت این جریانها بر پایه مطالعات کارشناسی و در بستر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران است از برگزاری یک دوسالانه هنری به جای دوسالانهای مدیوممحور صحبت میکند و در خلال آن میگوید همه مسئولان انجمنها اذعان دارند که بیینالهای رسانهمحور نباید برگزار شوند، اما در یک پارادوکس رفتاری ناگزیرند حسب وظایف محوله آن را برگزار کنند.
او استدلال میکند که بیینالهای مهم و تاثیرگذار جهان غالباً رسانهمحور نیستند و این امر برآمده از نگاهی معاصر است که اصولاً در هنر معاصر مدیوم اهمیت پیشین را ندارد. راد در بخشی از این گفتوگو از تحقیقی که دوره پیشین هیاتمدیره انجمن در این زمینه سفارش داد یاد میکند و میگوید نتیجه آن همچنانکه پیدا بود، پیشنهاد برای رفتن به سوی یک بیینال هنر بود و نه یک بیینال نقاشی.
همچنین از آنجا که راد رئیس هیئتمدیره انجمن هنرمندان نقاش، مدیر کانون نیومدیای موزه هنرهای معاصر تهران و پایهگذار جشنواره «سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز» است، علاوه بر نحوه برگزاری این دوره دوسالانه، با او درباره وضعیت هنرهای تجسمی در دوران کرونا و برگزاری دوره بعدی جشنواره «سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز» صحبت کردیم.
*از دوره ششم برگزاری دوسالانه نقاشی یکسری اختلاف میان انجمن و اداره هنرهای تجسمی وزارت ارشاد در بحث چگونگی برگزاری دوسالانه پیش آمد و دو دوره هفتم و هشتم دوسالانه، بدون همراهی انجمن هنرمندان نقاشان ایران برگزار شد. شما سال گذشته هم در گفتوگویی عنوان کردید که در حال تعامل با اداره کل هنرهای تجسمی هستید. در وهله اول چطور این اختلافات به نتیجه رسید؟ آیا خواستههای انجمن برطرف شده است؟
ششمین دوسالانه نقاشی ایران توسط انجمن هنرمندان نقاشان ایران برگزار شد.در دوره هفتم و هشتم که تغییرات مدیریتی پیش آمد، مدیریت مرکز هنرهای تجسمی تمایل داشت مدیریت دوسالانه را خود بر عهده بگیرد یا به عبارتی کنترل بیشتری بر دوسالانه داشته باشد. طبیعی است که این موضوع مورد پسند انجمن نبود مخصوصا با توجه به تجربه بسیار موفق برگزاری دوره ششم دوسالانه. متاسفانه این اختلاف نظر جدی شد و گفتگوها به سرانجام نرسید و بعد از بیانیههای گوناگون و جدلهای بسیار در نهایت انجمن با مرکز هنرهای تجسمی همکاری نکرد و مرکز هنرهای تجسمی رأساً دو دوره هفتم و هشتم را بدون همراهی و حمایت انجمن برگزار کرد. در اینجا باید به نکتهای اشاره کنم و آن اینکه به لحاظ قانونی مرکز هنرهای تجسمی متولی برگزاری دوسالانههاست یعنی هیچ یک از انجمنها تجسمی و نهادهای فرهنگی نمیتوانند به طور مستقل دوسالانه ملی برگزار کنند یا عنوان «دوسالانه ملی» را برای رویدادهای خود به کار گیرند. البته میتوانند دوسالانههای گوناگون برگزار کنند مانند آنچه به صورت پروژههای شخصی یا نهادی در گالریها و مراکز دیگر اتفاق میافتد اما برگزاری دوسالانه ملی نقاشی ایران مطابق قانون بر عهده مرکز هنرهای تجسمی است. امروز ۹ سال از برگزاری دوسالانه پیشین گذشته است و در این میان دلایل گوناگونی برای عدم برگزاری دوسالانه نقاشی در میان بوده است. به اولین مشکل اشاره کردم که همان عدم همسویی در سیاستهای انجمن هنرمندان نقاش ایران و مرکز هنرهای تجسمی بود. دومین عامل اینکه نگاه غالب در دورههای گذشته معرفی هنرمند و نمایش هر دوسال یکبار دستاوردهای هنرمندان بوده است که در طی این دوره این نیاز کمرنگ شد و سبب شد تا تقاضای جدیای هم از سوی هنرمندان برای برگزاری وجود نداشته باشد.
*چرا؟
گسترش فضای مجازی، رسانههای اجتماعی و افزایش و تعدد گالریها از عوامل مهم کمرنگ شدن این تقاضا است. اما عامل سوم و مهم دیگری هم در برگزار نشدن دوسالانهها دخیل بود و آن اینکه با توجه به گسترش امکان ارتباط و آشنایی با رویدادهای مشابه از طریق فضای مجازی و دسترسی به منابع گستردهتر نظری در طول دهه پیش، نفس برگزاری یک دوسالانه بر پایه مدیوم (رسانه) زیر سوال رفت. بینالهای مهم و تاثیرگذار جهان غالباً رسانهمحور نیستند که این امر برآمده از نگاهی معاصر است که اصولاً در هنر معاصر مدیوم اهمیت پیشین را ندارد. به این ترتیب در دوره پیشین هیئت مدیره انجمن تحقیقی را هم در این زمینه سفارش داد که نتیجه آن هم چنانکه پیدا بود پیشنهاد برای رفتن به سوی یک بینال هنر بود و نه یک بینال نقاشی. نتیجهای که اکثر انجمنهای هنری نیز به آن رسیده بودند.
*در دوره مدیریت مجید ملانوروزی از مدیران اسبق مرکز هنرهای تجسمی نیز این ایده مطرح شد که به جای همه دوسالانهها، یک دوسالانه هنری برپا شود.
بله. در همان زمان مطرح شد و حرف کاملا درستی هم هست که بهتر است یک دوسالانه هنر داشته باشیم. اگر هم توجه کنید در همین دوسالانههایی که در چند سال اخیر توسط انجمنهای هنری برگزار شدهاند عملا مدیوم تخصصی آن انجمن در دوسالانه چندان محوریت ندارد مثل دوسالانه مجسمه….
*دقیقا. در همان دوسالانه مجسمهای که سال 96 برگزار شد، برخی از بحثها سر همین موضوع شکل گرفت.
بله. غالب این دوسالانهها مدیوم محور نیستند. شاید اگر با آگاهی امروز قرار بود انجمنها شکل بگیرند این تعداد انجمن هنری بر پایه مدیوم نداشتیم. همین تعدد انجمنها و اینکه هر کدام خود را موظف به برگزاری بینال تخصصی میبیند معضلات متعددی به وجود میآورد. یکی از گرفتاریها بودجه اختصاصی است که باید به تک تک این بینالها و رویداد دوسالانهشان اختصاص پیدا کند، همواره هم در بخش فرهنگ و هنر کمبود بودجه وجود دارد و گاه همین عامل، عامل اصلی و ناگفته عدم حمایت مرکز هنرهای تجسمی بودهاست. نکته بعدی زمانبندی این دوسالانهها است که با توجه به کمبود فضاهای نمایشگاهی مناسب و زمانهای مناسب برای برگزاری رویدادها در طی سال، برنامه ریزی دچار مشکل میشود. اما مهمترین مشکلی که این تعدد به وجود میاورد عدم شکلدهی و معرفی یک رویکرد صحیح و بر پایه دستاوردهای هنری روز جهان است که اتفاقاً از وظایف انجمنها است. در حالیکه همه مسئولان انجمنها اذعان دارند که بینالهای رسانهمحور نباید برگزار شوند اما در یک پارادوکس رفتاری ناگزیرند حسب وظایف محوله آن را برگزار کنند و تا به امروز راه حلی که غالب انجمنها به آن رسیدهاند برگزاری دوسالانههای هنر است با تمرکز بخشی از آن بر رسانه تخصصی و آثار میانرسانهای. نگاهی که بیش و کم ما هم در برگزاری دوسالانه آتی خواهیم داشت. خوشبختانه در این دوره میان انجمن هنرمندان نقاش ایران و مرکز هنرهای تجسمی تعامل خوبی وجود داشته و خواستههای هر دو طرف مورد توافق و احترام بودهاست. مرکز هنرهای تجسمی در تمامی بخشها شامل سیاستگذاری، انتخاب دبیران و داوران و … مسئولیت را برعهده انجمن هنرمندان نقاش ایران گذاشته است و به طور کل در چهارچوبهای تعریف شده قانونی، نگاه و رفتاری حمایتی داشته است تا این دوسالانه رخ دهد. با توجه به همه آنچه درباره رویکردها، تعاملات و تصمیمها گفتم، انجمن هنرمندان نقاش ایران درخواست برگزاری دوسالانه را مطرح کرد. البته پیش از اینکه اعلان رسمی برگزاری دوسالانه صورت بگیرد، دو سال کار تحقیقی انجام شد که بخشی از آن شامل تحقیقات میدانی، جلسات هماندیشی و ارسال فرمهای نظرخواهی برای تجمیع و احصا نظرات و نگاه هنرمندان بود.
*شما به این موضوع اشاره کردید که طی این 9 سال تقاضایی هم برای برگزاری دوسالانه وجود نداشت. با توجه به این موضوع دوسالانه قرار است چگونه برگزار شود تا به عنوان یک دستاورد متفاوت باشد یا پاسخگوی نیاز جامعه هنری قرار بگیرد؟
کشف استعدادهای جدید، معرفی هنرمندان و نمایش دستاوردهای دوساله هنرمندان در صحنه هنر ایران، به شرط برگزاری مرتب و هر دوسال یکبار دوسالانه، از جمله اموری است که در هر دوسالانه تعریف شده است اما وجه ممیزه در برگزاری بینال نهم برای ما شناسایی و نمایش جریانهای هنری در صحنه هنر ایران و در وهلهٔ بعد هدایت این جریانها بر پایه مطالعات کارشناسی و در بستر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران است که این مهم در خلال پروژههای تحقیقی، نشستها، کارگاهها و پروژههای کیوریتوریال رخ خواهد داد.
*در این 9 سالی که دوسالانه برگزار نشده است، جریان نقاشی ایران به سمت و سوی خاصی گرایش پیدا کرده است؟
حتما همینطور است. شما به عنوان یک خبرنگار که این حوزه را رصد میکنید و ما که فعال این حوزه هستیم، میبینیم که در یک دهه گذشته تغییرات عمدهای در حوزه هنرهای تجسمی رخ داده، چه در فرم و چه در محتوا که البته پرداختن به آن مجالی دیگر میطلبد اما برای پاسخ به پرسش شما شاید یک مثال کفایت کند و آن هم گسترش بهکارگیری چاپ دستی است. با نگاهی دقیقتر درخواهیم یافت که در همین یک دهه و در همین مثال محدود، در حوزه نظری، عملی، آموزشی و خلق آثار تحولی جدی قابل شناسایی است. بررسی برخی از این تحولات و شناسایی ریشهها و زمینههای آن در قالب شناسایی جریانهای هنری صحنهٔ هنر ایران در بینال نهم پیشبینی شده است.
*از بحث دوسالانه که جدا شویم، وضعیت این روزهای نقاشی در شرایط کرونا چطور است؟
شاید بهتر باشد درباره کل حوزه هنر صحبت کنیم و یا دستکم درباره هنرهای تجسمی چرا که این حوزهها به واقع یک پیکرند که اکنون نه یک عضو که تمامی اعضای آن دچار خسران شدهاند. شرایط اقتصادی سالهای اخیر و کوچک شدن سبد فرهنگی خانوار ایرانی نتایج اقتصادی بدی برای حوزه فرهنگ و هنر داشته و اکنون که همهگیری بیماری کرونا هم مزید بر علت شدهاست. اگر پیشتر هنرمندان وضعیت اقتصادی را تحمل میکردند دستکم دلخوش به فعالیتهای گاه و بیگاه بودند که با این همهگیری آن هم از دست رفته است و ظاهراً مسئولان هم به این نتیجه رسیدهاند که خطرناکترین فعالیت برای گسترش این همهگیری، حوزه فرهنگ و هنر است چون اولین فعالیتهایی که تعطیل میشود فعالیتهای هنری است!
در حوزه هنرهای تجسمی صدمات اقتصادی غالباً غیر مستقیم است به عکس حوزهای مانند نمایش. برای مثال زمانیکه قیمت کاغذ افزایش پیدا میکند و نشر کتاب دچار مشکل میشود به تبع آن تصویرگران دچار مشکل عدم دریافت سفارش میشوند یا زمانیکه سیستم عرضه و تقاضا نسبت درستی برقرار نمیکنند و تقاضا غالب است دیگر نیازی به تبلیغات و به تبع آن سفارش کار گرافیکی نیست. به هر رو واقعیت اسفبار این است که اقتصاد حوزه هنرهای تجسمی در میان سایر حوزههای هنر از همه نحیفتر است و این آن را ضربهپذیرتر میکند.
*نمایشگاههایی که الان به صورت آنلاین برگزار میشوند، در حفظ هنرهای تجسمی موثر هستند؟
به هر حال همین حیات نیمهجان و ضربان کم رمق علامت زندگی و زنده بودن این حوزه است. به همین دلیل هم در انجمن هنرمندان نقاش ایران تصمیم گرفته شد کارنمای آثار اعضا به صورت مجازی و در دو قالب تور مجازی ۳۶۰ درجه در وبسایت و پستهای اینستاگرامی برگزار شود که خوشبختانه شور و هیجان زیادی را هم سبب شد. به هر حال نمایشگاههای مجازی یک راهکار آلترناتیو هستند که ویژگیهای خاص خودشان را هم دارند. شما در نمایشگاه فیزیکی امکان تعامل و ارتباط با اثر، هنرمند و مخاطبان را به صورت فیزیکی دارید اما در نمایشگاه مجازی اگرچه این امکان وجود ندارد اما نمایشگاه تجربهای شخصیتر میشود که در هر زمان و مکانی در دسترس شما قرار میگیرد. جالب است بدانید که صفحهٔ تور مجازی در وبسایت انجمن هنرمندان نقاش ایران یکی از پر بازدید کنندهترین صفحات وبسایت بوده است که این تعداد بازدید در یک بازه شش هفتهای رخ داده است.
*از «سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز» چه خبر؟ با توجه به شرایط کرونا تصمیم به برگزاری آن دارید؟
«سی پرفورمنس، سی هنرمند، سی روز» در دورههای متاخر در تقویم کانون نیومدیای موزه هنرهای معاصر تهران قرار گرفت که با توجه به تعطیلی موزه جهت بازسازی، دو دورهٔ آن به تعویق افتاد که البته فرصتی مغتنم بود تا مستندات این رویداد جمعآوری و آرشیو شود. با بازگشایی موزه هنرهای معاصر تهران این رویداد مطابق روال گذشته پیگرفته خواهد شد.